دياناديانا، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

دیانای مامان و بابا

ماموريت بابايي

سلام گلم دوروزه بابايي رفته تهران ماموريت دلمون براش تنگ ميشه ولي تو اينقدر خسته اي كه سراغشو نمي گيري شايدم من مامان خوبي هستم تو دوريشو حس نمي كني خاله هاي كلكت دور هم جمع شدن مشهد ولي من و تو اينجا تنهاييم دعاكن به بابايي انتقالي بدن ما هم بريم وطنمون خدا به مديران ارشد هر ارگاني مقداري رحم و شفقت بده تا دست از سر ما بردارن راستي شام ميريم رستوران با دوستامون دل بابا بسوزه ههههههه دختر خاله بلا وشيطونت از زاهدان برگشته ولي اصلن انگار نه انگار خاله داره ميكشمش مامان غصه نخور زود شوهرش ميديم مي بوسمت ...
29 تير 1390
1